سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
به من نوری ببخش که در پرتوش میان مردم گام بردارم و در تاریکی ها بدان راه یابم و در شکّ و شبهه ها روشن شوم . [امام زین العابدین علیه السلام]
 
امروز: پنج شنبه 103 آذر 1

سکوت سرد فاصله ها تنم را می  لرزاند. وقتی به نبودنت فکر می کنم ،می سوزم به یاد روزهایی که بودنت را نفهمیدم


 


مرا از عشق جاری کن،مرا از پایه ویران کن،برای رویش  تازه مراتو خیس باران کنمؤدب

 


 


کاش غرورم در پستوی سادگی ام پنهان بود، اما تو این سادگی را بهانه ای قرار دادی برای در هم شکستن غرورمتبسم

 


 


بهت نگفتم تا حالا این که چقدر دوستت دارم/ اما حالابهت میگم بی تو دارم کم می آرم/بهت نگفتم تا حالا که بد جوری عاشقتم/بهت نگفتمتا حالا اما حالا بهت می گمشرمنده

 


 


هیچ وقت از دوست داشتن انصراف نده حتی اگه دروغ گفت بازم بهش فرصت بدهشوخی

 


 


نبودی بی تو پنهان گریه کردم،تورا دیدم خندان گریه کردم،برای اینکه اشکهایم را نبینی نشستم زیر باران گریه کردموااااای

 


 


 نام او برابر خواندم ابر باریدن گرفت،/وصف او بر کور کردم چشم او دیدن گرفت /تاشمیم عطرنرگس برمشام دل رسید/گاه بوییدن گرفت وگاه شوریدن گرفتبووووس

 


 


تنها یک راه بسوی بهشت وجود دارد که در زمین آن را عشق می نامندعصبانی شدم!

 


 


تو پادگان عشقت رژه رفتم،بی معرفت سهم من از عشقت کلاغ پره  خیلی خنده‌دار

 


 


فالم را گرفت/یک غزل آمد که حالم را گرفت/ما زیاران چشم یاری داشتیم، خود غلط بود آنچه می پنداشتیمبلبلبلو

 



لطفا بدون نظر کنارش رد نشو بخاطر اینکه براش زحمت کشیده شده


 نوشته شده توسط مرتضی در چهارشنبه 89/9/3 و ساعت 5:53 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 3
مجموع بازدیدها: 20626
آرشیو
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه